نویسنده: دکتر سحر پارسا
اواخر وقت کاری یک روز پر کار و پر فشار، بعد از بدرقه یکی از مراجعه کننده‌ها و خروجش از اتاق، فوری خانمی با چهره باد به غبغب انداخته‌ای وارد شد. بعد از سلام و احوالپرسی نصف و نیمه فهمیدم خانم پرویزمنش (اسم ناشناس شده است)، همان آرایشگری هستند که از طریق یکی از آشنایان معرفی شدند.
پرویزمنش (با لحن شاکی): «یک ساعت و نیم هست که بیرون منتظرم.»
دکتر: «خب نوبت شما که یک ربع پیش بود. چرا اینقدر زود تشریف آوردین.»
پرویزمنش: «خب یک ساعت و ربع هست بیخودی منتظرم.»
اینجا یک لحظه مغزم هنگ کرد و قدرت تحلیلم را از دست دادم! به ناچار عذرخواهی کردم و گفتم: «در خدمتم، بفرمایید»
پرویزمنش: «میخواهم برای گونه‌هایم ژلی تزریق کنید که حداقل چند سالی ماندگاری داشته باشد.»
کمی فکر کردم و فقط یک فیلر به ذهنم آمد که می‌تواند ماندگاری بالایی داشته باشد.
دکتر: «فیلر الانسه را می‌توانم برایتان تزریق کنم که البته هزینه هر سی سی آن 8 میلیون تومان است.»
پرویزمنش: «8 میلیون؟! چه خبر است! یک خانمی تو آرایشگاه ما با 800 هزار تومن فیلر تزریق می‌کند.»
در آن لحظه از درون به این صورت بودم:
البته این فقط تصویر درونم بودم که نمود بیرونی نداشت. نگاهی از سر درماندگی و با لب و لوچه آویزان به او انداختم و خودش فهمید هرکسی مخاطبش بود الان به او چه می‌گفت.
پرویزمنش: «خب من میخواهم یک دکتر این کار را برایم انجام دهد.»
دکتر: «فیلرهای خوب و مجاز که ما معمولا با هزینه حدود 3 تا 5 میلیون تومان تزریق می‌کنیم هم حدود 6 ماه تا یک سال ماندگاری دارند. دیگر آن ژل‌های ارزان بی‌کیفیت غیر مجاز که دیگر هیچی. ضمنا یادتان باشد که آن ژل‌ها عوارض خطرناکی دارند.»
پرویزمنش: «نه، شما خیلی گران کار می‌کنید. برای من همان 800 هزار تومان حساب کنید.»
می‌دانستم توضیحاتم فایده‌ای ندارد. با خود گفتم نه خودم و نه ایشان را خسته نکنم. اینجا بود که تکنیک جدیدی که از یکی از همکاران یاد گرفته بودم را برای ختم این غائله بکار گرفتم.
دکتر: «چون یکی از آشنایان سفارش شما را کرده بود، هزینه را کاملا بدون دستمزد خدمتتان عرض کردم. اگر فکر می‌کنید هزینه را زیاد گفتم برای اینکه خیالتان راحت شود، کمی پایین‌تر از تقاطع جمهوری ولیعصر، مغازه‌های تجهیزات پزشکی، می‌توانید فیلر را خودتان بخرید، هر فیلری که فکر می‌کنید چند سال ماندگاری دارد، بیارید و من بدون دستمزد برایتان تزریق می‌کنم.»
خانم پرویزمنش طوری که انگار سیم برقش را به طور ناگهانی کشیده باشند، به حالت مسحور شده خشکش زد و بدون ذره‌ای حرکت من را نگاه می‌کرد.
دکتر: «البته به شرطی تزریق می‌کنم که برچسب تاییدیه وزارت بهداشت هم داشته باشد.»
پرویزمنش (با وضعیتی که در تصویر زیر می‌بینید بعد از خروج از اتاق، جلوی مراجعه کننده‌های دیگر و با صدای بلند): «این دیگر چه مطب بدرد نخوری است. اصلا ژل خوب ندارند. من اگر می‌خواستم 8 میلیون خرج کنم که کل صورتم را چربی تزریق می‌کردم، دماغم را هم عمل می‌کردم.» و خطاب به یکی از همراهانش که روی صندلی نشسته بود: «بلند شو برویم نمی‌خواهد اینجا بوتاکس بزنی.» و با یک لگد به یکی از مراجعه کنندگان: «پایت را جمع کن از سر راه میخواهم رد بشوم…»
نویسنده: دکتر سحر پارسا
↻ بازگشت به صفحه نوشته‌های دکتر
نوشته‌های مرتبط: